وعده دیدار
وعده دیدار نزدیک است.






اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


ای مردمان امام غائب ازنظرتان راتنها نگذارید!به خداخیرشمادرهمراهی بااوست.


جستجو




شعردر صدر اسلام ...

پس از ظهور اسلام، شعر و شاعری دچار رکود شد. قرآن در آیات ۲۲۴ تا ۲۲۷ سورهٔ الشعرا، کسانی را که از شعرا(ی بی ایمان ) تبعیت کرده‌اند، سرزنش کرده و آن‌ها را گمراه دانسته است و فقط شاعرانی را استثناء کرده‌است که ایمان آورده و عمل‌های شایسته نموده و خدا را بسیار به یاد آورده باشند. در این آیات به ترجمه آیت الله مشکینی آمده‌است : “و (پیامبر شاعر نیست، زیرا) شاعران را گمراهان پیروی می‌کنند. آیا ندیده‌ای که آن‌ها در هر وادیی (از افکار خیالی) سرگردانند؛ و آن‌ها می‌گویند آن چه را خود انجام نمی‌دهند؟! مگر کسانی (از آن‌ها) که ایمان آورده و عمل‌های شایسته نموده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آن که ستم دیده‌اند انتقام گرفته‌اند، و به زودی کسانی که ظلم کردند خواهند دانست که به کدامین بازگشتگاه باز می‌گردند.” شاعرانی که به اسلام گرویدند مخضرم نامیده شدند. سرآمد شاعران مخضرم، حسان بن ثابت انصاری بود که زمان محمد و خلفای راشدین را درک کرد.

رکود شعر و شاعری در زمان خلفای راشدین نیز ادامه یافت؛ این خلفا سیاست سخت و خشنی را نسبت به شاعران پیش گرفتند؛ از یک سو این خلفا مدح و هجو و مباهات و قبیله‌گرایی را نکوهش می‌کردند و از سوی دیگر شاعران را از آوردن مضامین قدیمی فرهنگ عرب مانند شراب و زن در اشعارشان نهی می‌کردند. امویان پس از آن که به خلافت اسلامی دست یافتند، در گسترش ادبیات و شعر سعی کردند و شعر درباری را گسترش دادند. در این دوره، هجا و مباهات در قالب غزل در میان شاعران شیوع یافت. همچنین ادبیات عرب به سوی عنصر عشق و شمشیر بازگشت کرد.

ابن‌خلدون نخستین کسی بود که شعر اموی را بر شعر جاهلی و نیز بر شعر صدراسلام برتری داد. در این دوره شاعرانی چون فرزدق، به مدح امویان و ذمّ دشمنان آن‌ها در قالب قصیده می‌پرداختند. شاعر دیگر الاخطل به شرابخوارگی می‌پرداخت و در وصف شراب شعر می‌سرود.

با ظهور عباسیان، حمایت دربار از استعدادهای شاعری افزایش یافت. در این دوره، مفاهیم اخلاقی از سرگرفته شد. شعر فلسفی با ابولعلاء معری به اوج استواری خود رسید. قصاید و غزلیات عرفانی نیز گسترش یافت. در عصر عباسی، عنصر شراب که پیش از آن نیز در ادب عرب اهمیت داشت، به هنری مستقل تبدیل شد و خمریه‌سرایی رواج یافت.

در اواخر عصر عباسی، بلاد اسلامی بر اثر حمله مغول‌ها و غلبه ترکان عثمانی به ضعف انجامید.

موضوعات: آزاد  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-07-24] [ 11:55:00 ق.ظ ]

یوسف زهرا بیا بیا ...

موضوعات: مهدویت  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-05-22] [ 12:17:00 ب.ظ ]

ترا من چشم درراهم ...

موضوعات: آزاد  لینک ثابت
 [ 12:16:00 ب.ظ ]

الهم لک لبیک ...

موضوعات: کلام آسمانی  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ب.ظ ]

غفلت انسان ،مانع بصیرت ...

یکی از امور خطرناکی که ممکن است دامنگیر هرکسی شود واورااز سعادت دنیاوآخرت ساقط سازد ،"غفلت"است.

قرآن کریم انسان را ازاین مسئله برحذرداشته ،می فرماید:"ولاتکن من الغافلین"(سوره اعراف آیه 205).بنابراین یکی از موانع بصیرت غفلت است .چه بسا یک فردعلم واطلاع کاملی ازمسائل دارداما غفلت اورابه چاه گناه  واشتباه می اندازد.وعلت غفلت هم درآیه بیان گردیده، یعنی ترجیح دنیا برآخرت.{به اوخطاب می شود}غافل بودی وما پرده را ازچشم تو کنارزدیم وامروز چشمت کاملا تیز بین است!”

 رفتم که خار از پاکشم ،محمل نهان شد ازنظر                

                          یک لحظه غافل گشتم وصدسال راهم دورشد

غفلت انسان را ازقرب الهی باز می دارد.دربخشی از مناجات شعبانیه ، اززبان امیرمومنان علی علیه السلام می خوانیم :"الهی ان انا متنی الغفله عن الاستعدادللقائک فقد نبهتنی المعرفه بکرم آلائک ؛ پروردگارا اگر غفلت مرا به خواب فروبرده واستعداد لقای تورا ازمن گرفته ،شناخت کرم نعمت هایت ،مرا ازاین خواب غفلت بیدارساخته است.

انسان دشمن قسم خورده ای دارد به نام ابلیس که برای رسیدن به هدف خود ،ازچهارسو به آدمی حمله می کندواین جمله غافلگیرانه ابلیس ازپیش وپس وراست وچپ آدمی انجام می گیرد ومی کوشد تا از هرآنچه که انسان را به دام می افکند بهره گیرد.البته این چهار سمت ،چهار سوی جغرافیایی نیست،زیرا محورحملات ابلیس دل وقلب آدمی است.که سمت وسوی جغرافیایی ندارد.چهار سمت طبق روایات ازچهار طرف بالا وپائین را شامل نمی شود،شیطان ازخطورات قلبی ونیات آدمی آگاه است؛لذا جادارد انسان لحظه ای از این دشمن غافل نگردد.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:"ان کان الشیطان عدوا فالغفله لماذا؛اگر شیطان دشمن انسان است .پس غفلت برای برای چیست؟”

غفلت زدایی را می توان یکی از هدف های بعث پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم دانست.امام علی علیه السلام درباره این بزرگوار می فرمایند:"متتبع بدوائه مواضع الفله ومواطن الخیره ؛اوطبیبی است که باداروهای خود به دنبال موارد غفلت وجایگاه های حیرت می گردد.”

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
 [ 12:12:00 ب.ظ ]