وعده دیدار
وعده دیدار نزدیک است.






بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


ای مردمان امام غائب ازنظرتان راتنها نگذارید!به خداخیرشمادرهمراهی بااوست.


جستجو




سیره اجتماعی امام علی علیه السلام ...

معنای لغوی «سیر» و «سیره»

«سیره در زبان عربی از ماده سیر است. سیر به‌معنای رفتن و رفتار است؛ ولی سیره یعنی نوع و سبک رفتار».

معنای سیره امام علی علیه السلام

وقتی سخن از سیره امام علی ـ علیه‌السلام ـ می‌شود، یعنی نوع سبک و متد رفتار آن حضرت، رفتاری که همواره در طول زندگی آن حضرت مراعات گردیده است و به‌صورت «سیره» درآمده است. اصول حاکم بر زندگی امام علی ـ علیه‌السلام ـ در همه ابعاد و زمینه‌ها مبتنی بر قرآن و سنت پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بوده است. در زمینه اجتماعی و برخورد با جامعه نیز آن حضرت روابط خویش را براساس دستورات الهی و نبوی قرار داده بود. برخی از این اصول که به‌طور خیلی خلاصه به آنها اشاره می‌شود، بدین قرار است:

اصول حاکم بر زندگی امام

← ۱. احترام به حقوق و کرامت انسا‌ن‌ها:
حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در برخورد با مردم و جوامع انسانی دیدگاهی فراتر از دید یک مسلمان به مسلمانی دیگر داشت. در دیدگاه او مردم از نظر اجتماعی به دو دسته تقسیم می شدند. «دسته‌ای از آنها برادر دینی‌اند و دسته‌ای دیگر در آفرینش با مسلمانان یکسانند.
براساس همین اصل بود که آن حضرت فردی یهودی را که در مسیر کوفه همسفر ایشان شده بود و سپس مسیرش عوض شد را چند قدم بدرقه کردند و وقتی آن یهودی علت این کار را از حضرت پرسید، امام ـ علیه‌السلام ـ فرمود: می‌خواهم قدری تو را همراهی کنم تا حق رفاقت را به‌جا آورده باشم؛ زیرا پیامبر ما دستور داده است: «هر گاه دو نفر در راهی همسفر شدند، به گردن یکدیگر حق می‌یابند و لازم است شخص، رفیق راهش را هنگام جدایی چند گام بدرقه کند».این حرکت امام سبب شد آن فرد یهودی مسلمان شود.

← ۲. مروت و مدارا با دوست و دشمن:
در زندگی امیرالمؤمنین نمونه‌های بسیار زیادی از مروت و مدارا می‌توان مشاهده کرد.

←← مدارا با عایشه
یکی از این موارد مدارای حضرت با عایشه است. عایشه از مسببین اصلی جنگ جمل بود. حضرت بعد از پیروزی بر اصحاب جمل عایشه را با همراهی برادرش محمد بن ابی‌بکر به مدینه فرستاد. همین رفتار حضرت سبب شد که عایشه همواره از کرده خویش پشیمان باشد و بگوید: ای کاش سال‌ها پیش از این مرده بودم.

←← مدارا با خوارج
با خوارج نیز حضرت در ابتدا با مدارا رفتار کرد، با اینکه حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ را کافر می‌دانستند، اما حضرت مزاحم آنها نمی شد و حتی حقوق آنها را از بیت‌المال قطع نکرد. اما بعد از اینکه آنها دست به انقلاب زدند و امنیت راهها را سلب کردند و غارتگری و آشوب پیشه کردند، علی ـ علیه‌السلام ـ آنها را تعقیب کرد و در نهروان رو در روی آنان قرار گرفت.

← ۳. سهل‌انگاری نکردن در امور دین:
آن حضرت در اموری که به شخص خویش مربوط می‌شد، گذشت می‌کرد؛ اما در امور دینی و اجرای احکام الهی مدارا و سستی نمی‌کرد.

←← دیدگاه شهید مطهری
شهید مطهری می‌نویسند: «اسلام در مسائل اجتماعی نمی‌گذرد؛ چون این گذشت، مربوط به شخص نیست؛ مربوط به اجتماع است. مثلاً یک کسی دزدی کرده است، مجازات دزد، دست بریدن است. صاحب مال نمی‌تواند بگوید من گذشتم…».

← ۴. عدالت اجتماعی:
رعایت عدالت سرلوحه برنامه‌های امام علی ـ علیه‌السلام ـ بود. حضرت عدالت اجتماعی را به‌ویژه در حکومت خویش محور قرار داده بود. در قاموس زندگی آن حضرت کلمه‌ای زیباتر از عدل و عدالت نیست. آن حضرت در راستای استقرار عدالت با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ کرد و سرانجام جان خویش را نیز در همین راه از دست داد.

←← دیدگاه جرج جرداق
جرج جرداق مسیحی می‌نویسد: «قتل علی در محراب عبادت به سبب شدت عدالت او بود».

← ۵. برابری اجتماعی:
پس از رحلت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بار دیگر اشرافیت جاهلی تجدید حیات کرد و مساوات سیره‌ نبوی از بین رفت تا اینکه حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ زمام امور را به دست گرفت و بار دیگر سیره مساوات و برابری اسلامی را زنده کرد. امام اعلام کرد که در همه امور به سیره رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ عمل خواهد کرد.

←← سخنی از امام علی
آن حضرت می‌فرمود: «من شما را به راه و روش پیامبرتان خواهم برد و به آنچه فرمان داده شده‌ام، عمل خواهم کرد. موضع من پس از رحلت رسول، چون موضع من در دوران زندگی اوست».
برابری طبقاتی،برابری حقوقی و برابری در برابر قانون و قضا نیز از موارد برابری اجتماعی می باشند که فرصت اشاره به آنها در این مختصر نمی‌گنجد.

← ۶. مشورت در امور اجتماعی:
استبداد و عدم مشاوره موجبات نابودی و هلاکت حکومت‌ها و شخصیت‌ها را فراهم می‌کند. حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید: هر‌کس استبداد رأی ورزد، نابود خواهد شد. [۱۲]و در جای دیگر می‌فرماید: مشورت کن تا از لغزش‌ها و پشیمانی‌ها در امان باشی.

←← روایتی از مزاحم
نصر بن مزاحم می‌نویسد: چون علی ـ علیه‌السلام ـ آهنگ شام کرد، مهاجران و انصار را فراخواند و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: «بی‌گمان شما کسانی هستید که نظرتان محترم، خِرَدتان ارجمند، سخنتان حق و کردار و رفتارتان نیکو است. اکنون آهنگ آن داریم که به سوی دشمن خود و شما رهسپار شویم. پس رأی خویش را در این‌باره بیان نمایید».

آن حضرت نه‌تنها به مشاوره و تبادل‌نظر با دیگران فرمان داد و عمل کرده، بلکه ویژگی‌ها و مشخصه‌های افراد مورد مشاوره را نیز بیان داشته است.

←← حدیثی از امام علی
در حدیثی حضرت می‌فرماید: «طرف مشورت تو اول باید عاقل باشد، دوم آنکه آزاد مردِ متدین باشد و سوم آنکه دوستی دلسوز به‌شمار آید و چهارم آنکه اگر موضوعی مهم و پنهانی را با او در میان گذاشتی، همچون خود تو از آن آگاه باشد».

نتيجه‌گيری:

حضرت علی ـ عليه‌السلام ـ در تمامی امور تابع رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بود و سعی می‌کرد در تمامی امور سيره رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آ له ـ را اجرا کند. در امور اجتماعی نيز به اين امر توجه داشت. توجه به اصول اجتماعی من جمله مدارا با دوست و دشمن، عدالت اجتماعی، مشورت و… همواره در سيره آن حضرت مورد توجه قرار گرفته است.

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
[شنبه 1396-03-27] [ 02:31:00 ب.ظ ]

جنگ درخرمشهر ...

در پی آغاز عملیات بیت‌المقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال می‌شد این اهداف عبارت بودند از:

بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بین‌المللی
نشان دادن برتری قدرت سیاسی-نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی به عراق و حامیان او در منطقه
انهدام نیروهای متجاوز در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی
آزادسازی خرمشهر از اشغال متجاوزین
آزاد سازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس بود. در ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه شنبه، ۱ خردادماه ۱۳۶۱، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز یا محمدبن‌عبدالله، از بی‌سیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عمل‌کننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-03-03] [ 08:58:00 ق.ظ ]

آزادسازی خرمشهر ...

آزادسازی خرمشهر یکی از مهم‌ترین اهداف عملیات الی بیت‌المقدس در دوره جنگ ایران و عراق بود که پس از ۵۷۸ روز اشغال در روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ صورت گرفت. این عملیات توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت. فتح خرمشهر انعکاس جهانی داشت و عراق با از دست دادن خرمشهر از نظر سیاسی تکیه‌گاهش را برای مذاکره از دست داد.این واقعه از لحاظ نظامی نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود.به همین دلیل از این روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد می‌شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی ایران نامگذاری کرده‌است.

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ق.ظ ]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

عيسى (ع) گفت‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ مكتب‏دار بآن حضرت عرض كرد كه بگو ابجد عيسى (ع) سر خود را برداشت و بمكتب دار گفت كه آيا ميدانى كه ابجد چيست و چه معنى دارد و مكتب‏دار دره را بلند كرد كه بآن حضرت زند فرمود كه اى معلم مرا مزن اگر ميدانى فبها و اگر نه از من بپرس تا از برايت شرح و بيان كنم گفت كه از برايم بيان كن عيسى (ع) فرمود كه الف آلاء و نعمتهاى خدا است و باء بجهت خدا و بجهت بفتح باء و سكون هاء خوبى و خرمى و آراستگى‏ و زيبائيست و جيم جمال خدا و دال دين خدا است هوز هاء هول و ترس دوزخ است و واو ويل و عذاب است از براى اهل آتش و زارى زفير و نعره دوزخ است حطى يعنى حطت الخطايا عن المستغفرين يعنى فرو ريخته شد گناهان از آنان كه آمرزش ميطلبند كلم كلام خدا است كه هيچ بدل‏كننده از براى كلمات و سخنان او نيست سعفص يعنى صاعى در برابر صاعى و جزاء مقابل جزاء است قرشت يعنى ايشان را قرش و جمع نمود و ايشان را محشور ساخت پس آن مكتب دار گفت كه اى زن دست پسرت را بگير كه آنچه بايد بداند دانسته و او را حاجتى بمعلم نيست و معلم نميخواهد.

«مترجم گويد» كه شايد مراد اين باشد كه صاد در سعفص اشاره بسوى صاع است و اعتبار مساوات و قرينه آنست كه سعف بتحريك سين و عين جمع سعفه است و آن شاخه درخت خرما است و اكثرى كه اغلب است در شاخهاى درخت خرما تساوى و برابريست و عدم تفاوتى كه محسوس باشد و قول آن حضرت (ع) كه فرموده جزاء بجزاء است از براى بيانست نه تأسيس و بناى تازه گذاشتن.

حديث كرد ما را محمد بن حسن بن احمد بن وليد «رضى» گفت كه حديث كرد ما را محمد بن حسن صفار گفت كه حديث كردند ما را محمد بن حسين بن ابى الخطاب و احمد بن حسن بن على بن فضال از على بن اسباط از حسن بن زيد كه گفت حديث كرد مرا محمد بن‏سالم از اصبغ بن نباته كه گفت امير المؤمنين (ع) فرمود كه عثمان بن عفان رسول خدا (ص) را از تفسير و بيان ابجد سؤال نمود رسول خدا (ص) فرمود كه تفسير ابجد را بياموزيد كه همه اعجوبه‏ها در آنست و اى بر عالمى كه تفسير آن را نداند پس عرض شد كه يا رسول اللَّه تفسير ابجد چيست فرمود اما الف آلاء و نعمتهاى خدا است و حرفى از نامهاى آن جناب و اما باء بجهت و نيكوئى خدا است و اما جيم جنت و بهشت خدا و جلال خدا و جمال او است و اما دال دين خدا است و اما هوز پس هاء هاويه و دوزخ است پس واى بر كسى كه در آتش دوزخ فرو رود و اما واو ويل و واى بر اهل آتش دوزخ و اما زاى زاويه و سه كنجى است در آتش دوزخ پس پناه ميبريم بخدا از آنچه در آن زاويه است يعنى زاويه‏هاى جهنم و اما حطى پس حاء حطوط و فروريختن گناهانست از آنها كه استتغفار ميكنند در شب قدر و آنچه جبرئيل با فرشتگان با آن فرود آمده‏اند تا طلوع صبح و اما طاء طوبى از براى ايشانست و خوبى بازگشتنگاه و طوبى درختى است كه خداى عز و جل آن را نشانيده و از روح خود در آن دميده و بدرستى كه شاخهاى آن از پشت ديوار و حصار بهشت ديده مى‏شود و آن درخت زيور و جامها ميروياند در حالى كه آويزان و سخت نزديكست بر در دهانهاى ايشان و اما ياء يد و دست خدا است يعنى قدرت آن جناب در بالاى آفريدگانش‏ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ‏ يعنى پاك و منزه است آن جناب و برتر از آنچه شرك مى‏آورند و شريك او مى‏سازند و اما كلمن پس كاف كلام خدا است و كلمات خدا را هيچ تبديلى نيست و هرگز غير از آن جناب تعالى پناهى را نمى‏يابى كه بآن ميل كنى و ملتجى شوى و اما لام پس المام و فرود آمدن اهل بهشت است در ميان خويش در زيارت و تحيت و سلام و تلاوم يعنى بهم ملامت كردن اهل دوزخ در آنچه در ميان ايشانست و اما ميم پس ملك و پادشاهى خدا است كه زوال ندارد و دوام خدا كه فانى نميشود و اما نون‏ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ‏ است و نزد بعضى نون اسم سوره است و نزد بعضى ديگر اين حرف مفتاح اسم نور و ناصر است و اشاره است بكلمه كن يا مطلق ماهيست يا آن ماهى كه زمين بر پشت آنست كه آن را يهموت يا برموت يا ملهوت گويند يا لوحى از نور يا طلا يا نهرى در

بهشت يا نون جزو الرحمن است يا دوات و غير از اين گفته‏اند و عالم ربانى مفسر كاشانى در تفسير خود ميگويد كه اصح اقوال آنست كه نون اسم دوات است و معنى آن است كه سوگند بدوات و قلم و آنچه مينويسند يعنى حافظان بقلم زبان و مداد دهان بر بندگان از گفتار و كردار ايشان گويند كه مراد همه نويسندگانند از آدميان و جنيان و فرشتگان و ليكن محمود بن عمر زمخشرى در كشاف معنى دوات را چون سائر معانى كه ذكر كرده بغايت انكار دارد و ميگويد كه مراد از نون همين حرف است از حروف معجم تتمه حديث و قلم قلمى است از نور و نوشته از نور در لوح محفوظ كه فرشتگان كه مقربان گاه كبرياءاند گواهى ميدهند بر آنچه در آنست در روز قيامت و خدا كافى است كه شاهد باشد و اما سعفص صاد صاعى در برابر صاعى است و فص و سر سينه در مقابل فص يعنى جزاء در عوض جزاء و بقدر آنست و چنان كه ميكنى جزاء داده ميشوى بدرستى كه خدا ستمى را بر بندگان اراده ندارد و اما قرشت يعنى ايشان را قرش و جمع فرمايد و فراهم آورد پس ايشان را محشور سازد و بر انگيزد تا روز قيامت بعد از آن در ميان ايشان حكم ميفرمايد و ايشان ستم كرده نخواهند شد.

 

موضوعات: گفتار ناطق, پاسخ به شبهات  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-02-31] [ 01:05:00 ب.ظ ]

قانون زوجیت ...

“ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن ، ج‏20 ، 402  “ 

آن گاه خداى سبحان خود را تنزيه نمود و بزرگى ذات مقدّس دلالت ميكند بر اينكه اوست آن خدايى كه مستحق نهايت حمد و غايت شكر است، پس گفت:

سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها يعنى تنزيه و تعظيم و مبرّا از بدى مخصوص آن خداييست كه آفريد صنفها و شكلها از چيزها را پس حيوان بر شباهت و هم شكلى نر است بماده و همچنين درختان خرما و حبوبات امثال همند و انجيل و انگور و امثال آنها اشباه و هم شكلند و براى همين گفت:

مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ‏ يعنى از ساير روئيدنى‏ها وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ‏ يعنى و آفريد از ايشان فرزندان جفت پسران و دختران‏ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ‏ و از آنچه كه نميدانند از چيزهايى كه در شكم زمين و ته درياهاست پس آنها را مشاهده نميكنند و خبرشان هم بايشان نميرسد.

وَ آيَةٌ لَهُمُ‏ يعنى و دلالت و نشانه ديگرى براى ايشان‏ اللَّيْلُ نَسْلَخُ

موضوعات: یادآوری  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]


 
 

 
 
مداحی های محرم