وعده دیدار
وعده دیدار نزدیک است.






اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


ای مردمان امام غائب ازنظرتان راتنها نگذارید!به خداخیرشمادرهمراهی بااوست.


جستجو




تکریم انسان درقیام عاشورا ...

در مکتب های غیر عاشورایی برای رسیدن به خواسته ها از انسان ها استفاده ابزاری می شود؛

لکن در مکتب عاشورا و اندیشه عاشوراییان، مؤمن کرامت و ارزش دارد.

انسان ها به لحاظ ایمان شان مورد احترامند،

ملاک هم تقوا، ایمان و تعهد است نه رنگ، زبان، قبیله و کشور؛

 

ازاین رو امام حسین علیه السلام خودرا بربالین یکایک یاران شهیدش می رساند

وسرمبارک آنها را به دامن می گرفت وبین آنها تفاوت قائل نشد.

هم بر بالین علی اکبر «علیه السلام» حاضر شدوهم غلام خویش جَوْن.

این گونه رفتارهای خداپسندانه،نمونه ای ازتکریم و عزّت دادن به افراد با ایمان،

شخصیت دادن به یاران وفادار و پاسداران حریم دین است .

تکریم وعزت دادن به افراد با ایمان پیام تربیتی ،اخلاقی عاشوراست.

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-07-18] [ 10:57:00 ق.ظ ]

مدافعین حریم ...

(ما انقلابمان را به راحتی بدست نیاوردم تابراحتی ازدست بدهیم

مامدیون خون شهداء واماممان هستیم

ما خانمها مدافعین حریم هستیم

وبارعایت حجاب وعفاف حافظ ومدافعین حرمین شریفین

حضرت رقیه وحضرت زینب سلام الله علیهما السلام هستیم.)

 

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
[شنبه 1395-07-10] [ 11:25:00 ق.ظ ]

ستاره آسمانها ...

بسم رب الشهدا و الصديقين

دلم را به آسمان ها مي سپارم تا نوشته هايش را به تو نشان دهد تا شايد دفتر قلبم را ورق بزني و گوشه اي از آن را بخواني پس برايت مي نويسم ، از دل غريب خود برايت مي نويسم ، آري خيلي دلم مي خواست با تو بودم در ميان ابرها ، پيش خدا بودم نمي داني كه چقدر برايت دلتنگم، اشك هايم سرازير است اي شهيدم، مي خواهم با تو صحبت كنم اما با چه زباني ؟!… با اين زبانم كه پر از گناه است؟نه نمي توانم! چگونه مي شود مهمان آسمان باشم و با زبان زميني خود صحبت كنم نمي دانم ، چه كنم ؟ پس با زبان كودكي ام برايت مي نويسم چرا كه به آسمان نزديك تر است وقتي كوچكتر بودم، مادرم هميشه از تو مي گفت ، از خوبي هايت، از نماز شب هايت، از وفاداري هايت و بالاخره از گذشت و ايثارت … من از تو فقط همين ها را به يادگار دارم هر صبح تصوير تو را مي نگرم تا شايد تو هم به من نظري كني مادرم مي گفت تو هر پنجشنبه وقتي كه به مدرسه ي طلبه قم مي رفتي به خانه ما هم سري مي زدي . نمي دانم، آيا الان هم مي آيي؟ حتما ، تو مي آيي . باور كن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس مي كنم اما چرا نمي بينمت ؟ چرا صورت پر نورت را برايم نما يان نمي كني ؟ مي دانم ، اين تقصير چشم هاي من است. آن قدر گناه كرده ام كه اين گناهان چون پرده اي روي چشم ها يم شده اند و من تو را نمي بينم اي كاش دستم را مي گرفتي تا اين قدر احساس تنهايي نمي كردم . اي شهيدم ، تو اتينك در آسمان ها ماه مجلس شده اي عين ستاره ها چه زيبا مي درخشي خوش به حال آن شبي كه تو به آن نور مي دهي تو به آن آرامش مي دهي اي كاش من هم شب ها به جاي خفتن در زمين در آسمان ها بودم.

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-07-06] [ 08:50:00 ب.ظ ]

درختکاری ...


پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  در این باره می فرماید:

«اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و

انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از

طرف آن شخص شمرده می شود». نیز در روایتی معتبر از یکی

معصومین (ع) منقول است که: “حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد

و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست

برندارید". و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست

از درختان و اهمیت دادن به درختکاری است.



 

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-12-18] [ 11:24:00 ق.ظ ]

غصب فدک ...

                    “  نامه امیرالمومنین علی (ع) به ابوبکر درباره ی غصب فدک”

در حالی که غاصبین مشغول قدرت نمایی بودند امیرالمومنین نامه ای با مضامین عالی برای ابوبکر نوشت . این نامه را هنگامی که حضرت نوشت که ابوبکر پس از تثبیت فدک بر فرار با اضهار قدرت سخنان ناروایی نسبت به مقام شامخ ولایت برزبان راند .

“فرازهایی از نامه ی حضرت علی (ع)چنین بود”

میراث پاکان ابرار را برای خود قسمت کردند و با غضب بخشوده ی سنگینی و زر و بال آن را بر خود خریدند تا آنجا که مرا می شناسید هلاک کننده ی لشگرها و نابود کنندهی جنگجویان و از بین برنده ی بزرگانتان و خاموش کننده ی غائله هاتان و قاتل شجاعانتان بوده ام . در زمانهایی که شما در خانه هایتان نشسته بودید . نخواستید خلافت و نبوت درما باشد چرا که کینه های بدر و خونهای احد را به یاد آوردم . منم آنگاه زنگار ناراحتی ها را از روی بهترین خلایق یعنی (پیامبر(ص)) می زدودم . آرام باشید به زودی گرد و غبار می نشیند و ثمره ی کار خود را تلخ می یابید و با ثمره ی کاشته ی دست خود را میو ه ای کشنده و سمی قاتل خواهید یافت . خداوند بر قضاوت ما و پیامبران بعنوان خصم شما و قیامت برای محل مخاصمه کافی است .

“سخنرانی ابوبکر درباره ی توافق مردم بر غصب فدک”

وقتی ابوبکر نامه ی علی (ع) را خواند وحشت و رعب شدیدی او را گرفت و گفت عجب است چه جراتی نسبت به من دارد که دیگری ندارد . سپس دستور داد تا مردم جمع شوند و برایشان سخنرانی کند و ضمن آن اقدامات خود را به اتفاق و توافق مردم نسبت داد و چنین گفت : ای مهاجرین و انصار می دانید که من درباره ی باغهای فدک بعد از پیامبربا شما مشورت کردم و شما گفتید پیامبران ارث نمی گذارند و این اموال فدک باید به غنیمت ها اضافه شود . و ما هم این نظر را به اجرا گذاشتیم ولی مدعی آن این مطلب را نمی پذیرد واین مدعی فدک است که می ترساند و تهدید می کند .   و به جان پیامبرش قسم یاد می کند که آ« را با خون کشنده ببالاید . بعد ابوبکر ادامه داد و گفت :  به خدا قسم من خلافت را باز پس دادم ولی مورد قبول واقع نشد . همه ی این ها برای احتراز از کراهت فرزند ابوطالب و فرار از درگیری با او بود.مرا با فرزند ابوطالب چه کار است . آیا کسی با او به منازعه پرداخته که بر او غالب شود؟

پس از این سخنرانی عمر که احساس ضعف در سخنان ابوبکر را به خوبی متوجه شد ه بود در مجلس مشورت به او گفت : تو فقط اینگونه سخن می گویی . سبحان الله . چه قلب وحشت زده ای پیدا کرده ای و نفست بی تحمل شده است .من گردنهای عرب برای تو خم کرده ام و حکومت و شورای را تثبیت نمودم . اگر چنین نبود پسرل ابوطالب استخوانهایت را آرد می کرد . خدا را شکر کن که مم درکنار تو هستم . ابوبکر گفت : ای عمر تورا به خدا سوگند می دهم که مرا از مغلطه ها و مانع سازی های خود رها کن . به خدا قسم که اگر او بخواهد من وتو را بکشد با دست چپش می کشد و نیاز به دست راست ندارد .

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت
 [ 11:04:00 ق.ظ ]