وعده دیدار
وعده دیدار نزدیک است.






آبان 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


ای مردمان امام غائب ازنظرتان راتنها نگذارید!به خداخیرشمادرهمراهی بااوست.


جستجو




جاماندم اربعین وفقط گریه میکنم ...

موضوعات: حدیث عشق  لینک ثابت
[جمعه 1396-08-19] [ 10:55:00 ق.ظ ]

درجستجوی کربلا ...

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد

دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد

به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید

همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد .

*************************************

باز عاشوراییان پیدا شدند

باز هم سوداییان شیدا شدند

اربعین غصه های گل کجاست 

اربعین ناله بلبل کجاست

اربعین عشق، عباست چه شد

اربعین، فریاد احساست چه شد

 

موضوعات: حدیث عشق  لینک ثابت
 [ 10:29:00 ق.ظ ]

روایت درباره اربعین حسین بن علی ...

سه روایت و گزارش در موضوع اربعین حسین بن علی آمده است:

زیارت اول روایت حسن عسکری: «علامات المؤمنین خمس: صلاةُ الإحدی و الخمسین، و زیارةُ الاربعین، والتـَختم فی الیَمین، و تـَعفیرُ الجبین، و الجهر بِبِسم الله الرحمن الرحیم: علامات مؤمن پنج چیز است: اقامه پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز (هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاشتن، در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.» که شیخ طوسی در کتاب تهذیب الاحکام و شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه این روایت را آورده‌اند. این روایت، اهمیت زیارت اربعین را آن هم در کنار اقامه نماز به عنوان یکی از نشانه‌های مؤمن یا ایمان بیان می‌کند و اگر لفظ مؤمن به معنی شیعه باشد، زیارت اربعین هم از نشانه‌های شیعه بودن خواهد بود. همان‌طور که سجده بر خاک داشتن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز هم تقریباً از مختصات شیعیان است.

در این گزارش به متن خاصی برای زیارت اربعین اشاره نشده و می‌توان اینطور برداشت کرد که مطلق زیارت به معنای عرفیِ آن، در روز اربعین دارای این ویژگی است که زائر را دارای نشان ایمان می‌نماید. خصوصاً با ضمیمه روایات دیگر که زیارت اباعبدالله را مختص به حضور در کربلا ندانسته و بر سلام از راه دور هم زیارت اطلاق کرده‌اند. برای نمونه: «قال اباعبدالله: إصعد فوق سطحک، ثم التفت یمنة و یسرة، ثم ترفع رأسک إلی السماء، ثم تنحو نحو القبر فتقول: السلام علیک یاأباعبدالله السلام علیک ورحمة الله وبرکاته، تکتب لک زورة، والزورة حجة وعمرة» پس می‌توان این نتیجه را گرفت که سلام و درودی که در روز اربعین به سمت حضرت صادر شود، إن شاء الله گوینده را مزین به زینت و علامت ایمان می‌گرداند. البته ممکن است گفته شود ذکر حضرت عسکری از لفظ اربعین در این سخن، اشاره به سخن جدّش جعفر صادق باشد که زیارتی را تعلیم صفوان کرده‌اند. آن همان متن معروف زیارت اربعین در مفاتیح‌الجنان است و در روایت سوم خواهد آمد. در نتیجه خواندن این زیارت از نشانه‌های ایمان خواهد بود. لکن این احتمال بعید به نظر می‌رسد چراکه القای خطاب حضرت عسکری لزوماً به آگاهان از روایت جعفر صادق نبوده است، لذا این روایت، سخن و بیان جدیدی دانسته می‌شود. لکن این نیز پذیرفته است که متیقن از روایت حسن عسکری، زیارت زائر در کربلا نزد قبر حسین و به لفظ تعلیمی از جعفر صادق است.

دوم: زیارتی است که از جابر بن عبدالله انصاری، اولین یا از اولین زائران حسین بن علی در اربعین نقل شده است. در این گزارش آمده است که وقتی جابر به غاضریه رسید در آب فرات غسل کرد، پیراهن پاکیزه‌ای پوشید، آنگاه قدری از بوی خوش بر سر و بدن پاشید و پابرهنه روانه شد تا نزد سر مبارک امام حسین علیه السّلام ایستاد و سه مرتبه اللّه اکبر گفت. پس افتاد و بیهوش شد، چون به هوش آمد می‌گفت: «السّلام علیکم یا ال اللّه…» جملات جابر در اینجا تقریباً همان زیارت حضرت سیدالشهدا در نیمه رجب است و جز در چند کلمه تفاوت ندارد، که احتمالاً ناشی از اختلاف نسخه هاست. متن کامل این زیارت را علامه مجلسی در بحارالانوار آورده‌اند.

سوم: این زیارت در کتاب تهذیب الاحکام و … آمده که صفوان از جعفر صادق نقل می‌کند و می‌گوید: «مولایم امام صادق علیه السّلام دربارهٔ زیارت اربعین به من فرمود: هنگامی‌که قسمت قابل توجهی از روز برآمده، این زیارت را بخوان…»و این همان زیارت معروف اربعین است.

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ق.ظ ]

نقش اسم درسرنوشت انسان ...

از طریق اسم مادر فرد و خود فرد ، سال تولد ، ماه تولد ، روز و ساعت تولد و یکسری موارد دیگر طبق محسباتی که مربوط به علوم غریبه می شود می توو در حال حاضر عارف بزرگوار جناب علامه حسن زاده ی آملی استاد علم حروف ، اعداد و … هستند . حتی با محاسبه ی بر حسب نام خود فرد و مادر او یکسری موارد دیگر به شخص ذکر خاصی تجویز می شود ، تمامی حروف در عالم معنا دارای روح هستند و هر حرف و کلمه ای دارای تاثیرات مخصوص به خود است ،ان به خیلی از حالات و خصوصیات فرد پی برد ، و بزرگانی در این علوم دارای تخصص بوده اند.

حروف و کلمات خاصیت جذب و دفع کنندگی دارند و این عوامل در روابط بین افراد تاثیر گذار است به عنوان مثال می توان از طریق اسم بین دو نفر و یکسری از موارد دیگر ، به اطلاعات خوبی در مورد نوع رابطه ی افراد پی برد که چه میزان در بین آنها خاصیت جذب و یا دفع وجود دارد ( هر یک بر حسب محاسبات کدامیک از مواردآبی ، بادی ،خاکی ، آتشی هستند و حال مثلا یکی آبی هست و دیگری خاکی رابطه ی بین آب و خاک دفع است یا جذب ، باد و آب چطور و … ، که اینها در کنار یکسری از موارد دیگر خیلی از موارد را معلوم می نماید . این علوم سالهای سال هست که موجود است و جزء خرافات و موهومات نیست اما باید توجه داشت هر چند نام فرد باتوجه به مواردی که بیان شد تاثیر گذار است و یکسری کد گذاری ها در کائنات بر حسب آن صورت می گیرد اما به معنای جبر و سلب عقل و اختیار ما نیست . پیشینیان که دانسته‌هایشان براساس خرد و حکمت باستان بود، دریافته بودند که حروف و اعداد اسرار و رموز پنهان و تاثیرات خاصی دارند.

در آغاز و در بسیاری از و فرهنگها و مذاهب، نامها به عنوان ابزاری جهت رشد و بستری برای تکامل شخصیتها بوده‌اند. مطمئناً نامها همواره مفاهیم ساده و روانی جهت برقراری ارتباط و مشخص شدن هویت شخص هستند، با اینحال مردمان قدیم در گذشته به خوبی فهمیده بودند که هر اسمی فرکانس انرژی خاصی را با خود حمل می‌کند

که بر زندگی حامل اسم بسیار تأثیرگذار است. این تأثیرگذاری را بسیاری از تمدنها و مللدر نقاط مختلف کره زمین دریافته و مورد استفاده قرار داده‌اند. به عنوان مثالبومیان امریکا سنت جالی داشته‌اند، کسانی که یک مقطع از زندگی را تمام کرده و وارد فاز مهم دیگری از زندگی می‌شده‌اند، نام خود را عوض می‌کردند.

در برخی قبایلسرخپوستی نیز بعضی افراد دو نام داشتند، یکی از آنها هرگز به صورت عمومی آشکارنمی‌شده، علت اصلی هم قدرت موجود در آن بوده که می‌توانسته به شخص دیگری منتقلشود. در قرن هفدهم هم اروپائیان با استفاده از آناگرام، روش به هم ریختن حروفیک کلمه و ساخت کلمات جدید از روی آن،

به این نتیجه رسیده‌اند که با به همریختن نام اشخاص می‌توان به کلمه‌ی برای بررسی شخصیت فرد دست یافت. مثلاً پت مستعد و باهوش است. گرتا بزرگ است و دورا هم مانند جاده همیشه در سفراست. برخی از اسکیموها وقتی پیر می‌شوند برای خود اسم جدیدی انتخاب می‌کنند،و امیدوارند که با اسم جدید نیرو و توان تازه‌ای به آنها داده شود.

در اندونزینیز پس از تحمل یک دروه رنج و ناراحتی شدید و طولانی یا بیماری سخت اسم خود راعوض می‌کنند، آنها معتقدند که با این کار شیطان را برای پیدا کردن مجددشان گیجمی‌کنند و این آشفتگی باعث می‌شود که اندوه و حزن دیگر آنها را پیدا نکند. درمذاهب گوناگون و کتب مقدس نیز مثالهایی در این زمینه وجود دارد.

در انجیل شخصیتهایبسیاری هستند که با تغییر مکان و موقعیت از محلی به محل دیگر یا پایان یافتن یکدوره رنج ومحنت نامشان تغییر کرده است(مسیح، می‌دید که شعمون نبی اعتماد به نفسزیادی ندارد، نام اور ا به پیتر تغییر داد) سارایی در سن 90 سالگی، پس از تحملسالها نازایی، نام خود را به ساره تغییر داد. در سنت یهودیان، تا به امروز هموقتی کسی از بیماری طولانی رنج می‌برد، نامی برای او انتخاب می‌شود به این امیداست

که فرکانس انرژی نام جدید او را برای زندگی تازه و سرشار از سلامتی کمک کند. به هر حال چه این اعتقادات وسنتها به طور کامل درست و واقعی باشند و چه درطول سالیان بسیار دستخوش تغییر یا آمیخته به خرافه شده باشند، وجود این عقایدمشترک در بین ادیان و ملل گوناگون، نشان دهنده این است که اقوام گذشته خوبی ازقدرت کلمات و تأثیر نام روی سرنوشت، شخصیت و حتی وضعیت فیزیکی افراد آگاه بوده‌اند.

موضوعات: یادآوری  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-08-02] [ 04:33:00 ب.ظ ]

چرا به امام حسين ـ عليه السّلام ـ ثار الله مي‌گويند و چه كسي اين لقب را به ايشان داده است؟ ...

پاسخ:

«ثار» در لغت هم به معني خون آمده است و هم به معني طلب و انتقام گرفتن از خون كسي كه به دست ديگران كشته شده است.
ثار الله از دو واژه ثار و الله تشكيل يافته و يكي از القاب امام حسين ـ عليه السّلام ـ مي‌باشدكه در زيارت عاشورا با اين لقب آن حضرت را زيارت مي‌كنيم. ثارالله: يعني (طلب دمه الله) كسي كه طالب خون او خداست و انتقام از قاتلين او را خداوند خواهد گرفت.
يكي ديگر از معاني آن يعني كسي كه در راه خدا كشته شود و خويشاوندان و خاندانش در اين راه كشته شود.
مرحوم مجلسي در شرح جمله الوتر الموتور چنين نوشته است: وتر الله اي الفرد المتفرد في الكمال من نوع البشر في عصره الشريف او المراد ثار الله اي الذي الله تعالي طالبُ دَمِه و الموتور قتيلُ له، قتيلُ فلم يدرك بدمهِ؛ يعني فردي كه در راه خدا به شهادت مي‌رسد با اين كيفيت از تمام بشر و در عصرش منحصراً اوست و يا مراد از آن همان ثار الله است كه به معني كسي است كه طالب خون او خداوند است، و موتور به معناي كشته شدن در راه خداوند و كشته‌ شده‌اي است كه خونش را انتقام نگرفته باشند، بلكه فقط خداوند است كه انتقام خونش را از قاتلين مي‌گيرد.
و احتمال دارد معناي ثارالله چنين باشد، خوني كه صاحب آن خداوند است و ولي دم او خداوند است. چنان كه در بحث قتل عمد و غير آن از آن به اولياء دم تعبير مي‌آورند. در اينجا نيز ولي دم خون حسين و انصارش خداوند است. چون خون حسين در راه خدا و براي حفظ قرآن و تماميت اسلام ريخته شده و خالصاً و مخلصاًلله بوده است و در نهايت درجه اخلاص با تمام وجود براي خداوند بوده است. لذا اين خون و اين شهيدان خدائي هستند. بنابراين انتقام آن نيز بايد از طرف خداوند باشد‌، يا اينكه چون امام حسين ـ عليه السّلام ـ حجت خداوند بر زمين و ولي مطلق حق بود و مردم او را كشتند و زمين را از حجت حق خالي كردند بنابراين خداوند انتقام حجتش را از قاتلين او خواهد گرفت. امّا درباره اينكه اين لقب را چه كسي به امام حسين ـ عليه السّلام ـ داده است بايد عرض شود كه چون سند زيارت عاشورا قدسي است، يعني زيارت عاشورا كه زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ است از طرف خداوند به ائمه رسيده است و‌ آنرا پيامبر اكرم از جبرئيل گرفته و جبرئيل آن را از خداوند ياد گرفته است و از طريق معصومين به ما آموخته‌اند تا آن حضرت را زيارت كنيم، بر اين اساس اين لقب را خداوند به امام حسين ـ عليه السّلام ـ داده است و چه لقب زيبايي است.

موضوعات: درد دلها, مناسبتها  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]