“ازدواج در جاهليّت”


در عصر جاهليّت، ازدواج‌هاى مختلفى رواج داشته است.قرآن به مواردى از نكاح‌هاى مرسوم جاهليّت* اشاره دارد:
1. نكاح مقت (زناشويى وارث با همسر ميّت); رسم جاهليّت بر اين بود كه زن ميّت، مانند اموال او، به ارث مى‌رسيد و وارث يا خود، بدون مهر با او ازدواج مى‌كرد (نكاح مقت) يا او را به ازدواج با شخص ديگرى وامى‌داشت و مهريّه‌اش را مالك مى‌شد يا زن، خود را با پرداخت مبلغى، به وارث بازخريد مى‌كرد و تا آخر عمر بلاتكليف مى‌زيست و با مرگ وى اموالش به وارث مى‌رسيد: «…‌لا‌يَحِلُّ لَكم اَن تَرِثُوا النِّسآءَ كَرهًا و‌لا‌تَعضُلوهُنَّ لِتَذهَبوا بِبعضِ ما ءاتَيتُموهُنّ‌…». (نساء/4، 19) تعبير «مقت» از آيه‌22 نساء/4 گرفته شده كه در آن، از نكاح با زن* پدر، نهى شده است: «و‌لا تَنكِحوا ما نَكَحَ ءَاباؤُكُم مِنَ‌النِّساءِ اِلاّ ما قَد سَلَفَ اِنَّه كانَ فـحِشَةً و مَقتًا وساءَ سَبيلاً». طبرسى مواردى ازاين‌گونه نكاح را برشمرده كه پس از اسلام، از پيامبر درباره آن مى‌پرسيدند. يكى از آن موارد به فرزند ابوقيس* مربوط است كه پس از وفات پدر از نامادرى‌اش درخواست ازدواج كرد. زن گفت: من تو را فرزند خود مى‌دانم و براى تو كه از صالحان قوم خويش هستى، اين كار، شايسته نيست در عين حال، اجازه‌بده از پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) در اين‌باره بپرسم. حضرت او را از اين ازدواج بازداشت; سپس اين آيه نازل شد.
2. نكاح خدن (زناشويى غير رسمى و پنهانى); اساس اين نكاح بر عقيده‌اى جاهلى بود كه برخلاف ارتباط آشكار، ارتباط دوستانه پنهانى را با زن، نيكو مى‌شمرد قرآن در دو مورد به اين‌گونه نكاح اشاره كرده است: در نساء/4، 25 آن‌جا كه شرايط ازدواج با كنيزان را بيان مى‌كند، مى‌فرمايد: «…‌و لا مُتَّخِذتِ اَخدان‌…». در اين آيه، از‌ازدواج با كنيزانى كه به‌صورت گرفتن دوست پنهانى مرتكب فحشا مى‌شوند، منع كرده است. نظير اين تعبير درباره مردان هم آمده است (مائده/5، 5).

 

 

موضوعات: یادآوری  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...