طلبه.وروحانیت تنها نهاد اجتماعی است که خداوند به تکمیل نیروی آن فرمان داده و مستقیما برای تأمین کار آن اقدام کرده است.روحانیت آراسته بودن به فضیلت علم وتقوا ومجهز بودن برای  انجام یک سلسله وظایف اجتماعی ،دینی و واجبات کفایی است بی آنکه علم وتقوا سرمایه ی دنیا طلبی گردد..می توان گفت که طلبه و روحانیت سرباز امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)می باشد ودغدغه های آن حضرت،وجوداو را نیز فرا گرفته است.دغدغه جهان اسلام،دغدغه تحقق جامعه ایده آل اسلامی ودغدغه تربیت انسانهای صالح ومقرب است.روحانیت دردوران گوناگون براساس مبانی معرفتی وبه فراخورامکانات خویش درتنظیم روابط وحفظ نظام فرهنگی،اقتصادی،سیاسی واجتماعی جوامع شیعه کوشیده وبه سبب نقش ویژه خودارتباط خاصی باقدرت سیاسی داشته است وتلاش کرده تانقش فعالی دراجراواقامه عدالت وقضاوت ایفا کند.البته برخی ازآنها هم ازاین الگوها هم پیروی نکرده وایده دامن برچیدن واعراض پرهیزکارانه ازفعالیت دنیوی را پی گرفته وحضورروحانیت درنهادهای دولتی وتصدی گری اموراجرایی وسیاسی حکومت ورابطه بخشی ازروحانیت باحاکمیت را آسیبی وآفتی برضدروحانیت به حساب آورده اند.

اگرنقص وکاستی درروحانیت پیدا شود جنبه قداست خودرا درنظر مردم از دست می دهدوجنبه الگوگیری نخواهدداشت وموجب سلب اعتماد مردم به حوزه وروحانیت می شود.زیرا بین حرف وعمل روحانیت تناسب وتوازن برقرارنیست،بنابراین نفوذکلامی وکردارورفتارروحانیت دراجتماع کم خواهدشد.

درمنابع اسلامی آمده است مومن وعالم فقیه بایدآگاه وهوشیارنسبت به جایگاه خودباشدوگرنه خسارت آن  موجب هلاکت ونابودیش خواهد بود.بدیهی است که هلاکت وضایع شدن این قشر درجامعه موجب انحطاط وسقوط جامعه می شود..وقوام جامعه متزلزل می گردد.درنتیجه خطر دور گشتن آنان ازجامعه چیزی است که متفکران بزرگ به آن توجه کرده اند.اکنون فکرمنحرف وضداسلامی مانندآتش زیر خاکستربه طور عجیبی اسلام وروحانیت راتهدید می کندواینها افرادی منتقد وخیرخواه هستندولی کسی به سخن آنهاگوش فرا نمیدهد.باشد که این تحقیق گامی درجهت شناخت دردوتلاشی درجهت درمان باشد.

آغاز قرن 14هجری شمسی همزمان با دو اتفاق مهم وتأثیر گذار در تاریخ معاصر کشورایران است.الف:شروع سلطنت پهلوی ب:تأسیس حوزه علمیه قم توسط حائری یزدی بزرگ،دو موضوعی که آینده در تقابل با هم قرار گرفتندومبارزه ی تاریخی بزرگی را رقم زدند.

در این مبارزه سرانجام روحانیت وحوزه های علمیه پیروز گردیدند وعلاوه براین موفق به جذب وهمراه نمودن مردم با خود و آغاز یک گفتمان قوی و پایدار میان نسل معاصر باعث شدند.

اما مسئله به این سادگی هم نیست.درطول این زمان همواره انتقاداتی به روحانیون وسازمان روحانیت وارد بوده است وضعفهای عمده ای داشته که نه تنها تاریخ پیروزی انقلاب را عقب نگه داشته بلکه در هدف اصلی روحانیت نیزخلل پدید آوردو آنرا با نقصان مواجه نموده است.از آنجایی که حوزه علمیه نهاد مرجعیت و رهبری جامعه است این موضوع اهمیت فراوانی پیدا می کندتا با آسیب شناسی جامع وفراگیردر پی شناخت مشکلات فراروی باشیم ومسلمااولین قدم برای حل این مشکل شناخت ریشه ای آن موانع می باشد.

موضوعات: گفتار ناطق  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...